زندگی خود را بر چند اصل استوار کردی؟

فرمودند:
1- دانستم کار مرا دیگری انجام نمی دهد پس تلاش کردم.
2- دانستم که خدا مرا می بیند پس حیا کردم .
3- دانستم که رزق مرا دیگری نمی خورد پس آرام شدم.
4- دانستم پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم...

• فقط یه راننده ایرانی
  نکته های با مزه وحکمت آموز

  فقط یه راننده ایرانی میتونه بچه ی 2 سالشو موقع رانندگی بگیره بغلش، دستشو بذاره رو فرمون و فکر کنه که عاشقه بچشه!
  
   

• فقط و فقط
  نکته های با مزه وحکمت آموز

  فقط و فقط یه ایرانی میتونه تو ماه رمضون به جای اینکه لاغر شه ... اضافه وزن پیدا کنه !!
   

• دِ نـَـه دِ
  لطیفه های کوتاه

  از تشیع جنازه پدر بزرگم برمیگشتیم عمم داشت خودشو از شدت ناراحتی میکشت یکی از اقوام گفت عزیزم چقدر مدل موهات قشنگه یهو عمه صاف نشست گفت دِ نـَـه دِ تازه الان بهم ریختس!
   

• لب خوني
  لطیفه های کوتاه

  به داداشم ميگم صداي تلويزيون کم کن. ميگه اذيتت ميکنه؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ميخوام لب خونيم قوي بشه!
   

• پــَـَـ نــه پــَـَـــ
  لطیفه های کوتاه

  دختره داره غرق ميشه ميگم دستتو بده به من  ميگه مي خواي نجاتم بدي؟
  پــَـَـ نــه پــَـَـــ ميخوام واست لاک بزنم!
   

• ایـــــن
  لطیفه های قدیمی

  مریدی نقل می کرد :

  روزی من و تعداد دیگری از مریدان نزدِ شیخ رفته بودیم من سمتِ راست ایشان نشسته بودم،که ناگهان یکی از مریدانِ خودشیرین از شیخ پرسید:
  "یاشیخ! کدامیک از ما نزدِ شما عزیزتر است؟"
  و شیخ قاطعانه انگشتِ اشاره ی دستِ خود را با سرعت و قدرتِ زیادی به سوی صورتِ من آوردند و فرمودند: "ایـــــن!"
  و از آن روز به بعد من فقط با یک چشم به زندگی خود ادامه دادم...!
  
   

• دختر
  لطیفه های خانوادگی

  قبلنا باباها ٧ تا دختر شوهر می دادن همشون هم خوشبخت می شدند، الان: یه دختر را ٧ بار شوهر میدن آخرش برمی گرده خونه باباش!
   

• جداسازی
  لطیفه های سیاسی

  با آغاز طرح جداسازی خانمها از اقایون در دانشگاهها، بانکها و ... کارشناسان تنها راه تولید مثل در ایران را تا 10 سال آینده روش گرد افشانی اعلام کردند!

  
  
• ضربه
  نکته های با مزه وحکمت آموز

  لپ تاپم رو بردم نمایندگیش می گم ضربه خورده کار نمیکنه، یارو میگه ضربه فیزیکی؟!!
  پـَـَـ نــه پـَـَـــ بی محلی کردم یکم، ضربه روحـــی خورده!
   

• حساب جاری
  لطیفه های کوتاه

  متصدی بانک : خانم بریزم به حساب جاری تون ؟!!
  زن : وا نه!! خدا مرگم بده!  الهی جاریم بمیره! بریز به حساب خودم...!

سلام به همگی

ببینم ای بچه های نامرد ....

یعنی تو این دانشگاه و اون دانشگاه واسه  این دوست و اون دوست ، پروژه ای ، مقاله ای ، تحقیقی ، طرح توجیهی ای آخه یه چیزی که پول توش باشه ، کسی نمیخواد؟؟؟؟

مردیم از بی پولی  ....

مردیم از بی کاری ....

مردیم از بی معرفتی ....

اینا رو گفتم که بگم اگه انجام پروژه ای چیزی به تورتون خورد واسه من بگیرین ...بعدش با هم کنار میایم.

در ضمن کارپسند جان ،مگه من مردم که کمک میخوای!!!

هرجا تو بانک اطلاعاتی مشکلی داشتی، در خدمتیم...

در آخر میخوام عروسی قشمی رو تبریک بگم ؛

 سعید مسعود حمیدرضا کارپسند جواد  حسنی